هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و اشتیاق شدید شاعر به معشوق است که غم فراق و هجران او را توصیف می‌کند. شاعر از درد دوری، اشتیاق دیدار و تأثیر عمیق معشوق بر قلب و جان خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات غم و هجران نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۲۳۵

تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده
دل ما ترک هوای غم هر جا کرده

رو به روی غمت آورده و دل برده ز دست
از جهانی شب وصل تو تمنّا کرده

از دو چشمم همه شب خیل خیالت نرود
در درون دل و جان مهر تو مأوا کرده

دل همی جست پناهی و بلای شب هجر
دیده ی جان سر زلفین تو پیدا کرده

نکهت پیرهن یوسف جان می شنوم
چشم یعقوب حزین بوی تو بینا کرده

در تمنّای شب وصل تو شد عمر عزیز
ای بسا جور که هجران تو بر ما کرده

در غم حسرت دیدار تو ای جان جهان
همه شب بخت بدم دیده چو دریا کرده
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.