هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و انتظار بیپایان خود برای معشوق میگوید. او از نرسیدن معشوق، ناامیدی و رنج عشق شکایت میکند و با تصاویر شعری مانند سرو و بوی مشک، احساسات خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۱۲۷۶
یک شب به لطف از درما درنیامدی
چون سرو راستی تو ز در بر نیامدی
گفتم به دیده کز رخ خوبش نظر بدوز
ای دیده عاقبت تو به دل درنیامدی
ای سرو ناز من ز چه معنی به هیچ باب
یک شب مرا ز لطف به بر در نیامدی
دوش انتظار وصل تو کردیم تا سحر
ما منتظر به وعده ی تو گر نیامدی
عمری به انتظار تو ای نور دیده ام
رنجور عشق گشتم و بر سر نیامدی
ای دل عجب که در شب دیجور عشق او
بر بوی مشک و غالیه و عنبر نیامدی
ای دل جهان و جان همه کردیم عرض دوست
چندانکه سعی رفت تو درخور نیامدی
چون سرو راستی تو ز در بر نیامدی
گفتم به دیده کز رخ خوبش نظر بدوز
ای دیده عاقبت تو به دل درنیامدی
ای سرو ناز من ز چه معنی به هیچ باب
یک شب مرا ز لطف به بر در نیامدی
دوش انتظار وصل تو کردیم تا سحر
ما منتظر به وعده ی تو گر نیامدی
عمری به انتظار تو ای نور دیده ام
رنجور عشق گشتم و بر سر نیامدی
ای دل عجب که در شب دیجور عشق او
بر بوی مشک و غالیه و عنبر نیامدی
ای دل جهان و جان همه کردیم عرض دوست
چندانکه سعی رفت تو درخور نیامدی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.