هوش مصنوعی: این متن یک شعر عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و دوری معشوق شکایت می‌کند و از او طلب لطف و توجه می‌نماید. او خود را ذره‌ای سرگشته در هوای معشوق و جان‌باخته از تیغ هجران می‌داند و از معشوق می‌خواهد که با وصال خود، مرهمی بر زخم‌های او باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عارفانه عمیق است که درک آن‌ها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده، این شعر را برای مخاطبان با درک ادبی بالاتر مناسب می‌سازد.

شمارهٔ ۱۳۹۴

ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی
آخر نظر فکن به عنایت سوی رهی

سرگشته ذره وار منم در هوای تو
تا کی چو خاک راه مرا در هوا دهی

مجروح گشت جان جهانی به تیغ هجر
وقتست کز وصال خودش مرهمی نهی

بیمار هجر را رمقی ماند از حیات
از دولت وصال تو رو گر برو نهی

دارد فراغت از من و از حال من نگار
ای دل مرا به باد بدادی ز ابلهی

ما کمترین بنده ی درگاه تو شدیم
بنواز بنده را که فزاید تو را مهی

ما جان فدای عشق تو کردیم در جهان
از دام ما چو آهوی وحشی چرا رهی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.