هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به لطفهای بیشمار خداوند اشاره میکند و اظهار میدارد که حتی با صد زبان نیز نمیتواند شکر این نعمتها را به جا آورد. او تأکید میکند که یاد خداوند همیشه در دلش حاضر است و بدون آن، احساس بیقراری میکند. همچنین، شاعر در هر کسی که مینگرد، لطف خدا را میبیند و مراد خود را در جستجوی او میداند.
رده سنی:
12+
مفاهیم عمیق عرفانی و شکرگزاری در این متن ممکن است برای کودکان کمسنوسال قابل درک نباشد، اما نوجوانان و بزرگسالان میتوانند بهخوبی با این مضامین ارتباط برقرار کنند.
شمارهٔ ۱۰
کدام لطف که در شأن ما نکرد ایزد
به صد زبان نتوانم که شکر آن گویم
اگر نه در دل من یاد او بود شب و روز
ز دل نفور شدم دست ازو فرو شویم
به هرکه درنگرم لطف او همی بینم
مراد خویش همان به بود کزو جویم
به صد زبان نتوانم که شکر آن گویم
اگر نه در دل من یاد او بود شب و روز
ز دل نفور شدم دست ازو فرو شویم
به هرکه درنگرم لطف او همی بینم
مراد خویش همان به بود کزو جویم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.