هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، توصیفی زیبا و پراحساس از معشوق و ویژگی‌های او ارائه می‌دهد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند زلف، چشم‌های نرگسین، و تشبیهات آتش و آب، زیبایی و جذابیت معشوق را به تصویر می‌کشد. همچنین، تأثیر عشق معشوق بر عاشقان و حالات روحی آن‌ها را بیان می‌کند.
رده سنی: 15+ این متن به دلیل استفاده از مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و همچنین زبان شاعرانه و پیچیده، برای مخاطبانی مناسب است که توانایی درک و تحلیل مفاهیم ادبی و عرفانی را دارند. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مفاهیم ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۴۳۵

می‌شد سر زلف در زمین کش
چون شرح دهم تو را که آن خوش

از تیزی و تازگی که او بود
گویی همه آب بود و آتش

پر کرده ز چشم نرگسینش
از تیر جفا هزار ترکش

زیر قدشم هزار مشتاق
از مردم دیده کرده مفرش

جان همه کاملان ز زلفش
همچون سر زلف او مشوش

روی همه عاشقان ز عشقش
از خون جگر شده منقش

گل چهره و گل فشان و گل بوی
مه طلعت و مه جبین و مهوش

صد تشنه ز خون دیده سیراب
از دشنهٔ چشم آن پریوش

گه دل گه جان خروش می‌کرد
کای غالیه زلف زلف برکش

عطار ز زلف دلکش او
تا حشر فتاده در کشاکش
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.