۱۲۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۳

در باغ شدم سحر که از غایت درد
می گفت به خنده سرخ گل با گل زرد

بلبل ز فراق روی من نالانست
از درد بگو روی تو را زرد که کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.