هوش مصنوعی:
شاعر از بیانصافی معشوق خود شکایت دارد که جان و دلش را گرفته و بیسر و پا شده است. حتی اگر از کوچهاش بگذرد، معشوق به او میگوید که بیسر و پا است و از درش دور شود.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاطفی عمیق و شکایت از بیعدالتی در عشق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد یا برای آنها مناسب نباشد.
شمارهٔ ۲۷۷
انصاف ندارد این بت دلبر من
جان رفت و دلم برد و ندارد سر من
گر برگذرم بر سر کویش گوید
ای بی سر و پا برو میا بر در من
جان رفت و دلم برد و ندارد سر من
گر برگذرم بر سر کویش گوید
ای بی سر و پا برو میا بر در من
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.