۱۲۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۹۵

ای بی رخ دوست رفته خواب از دیده
خوناب روان گشته چو آب از دیده

در حسرت آن دو لعل شکّر خایش
دایم چکدم دُرّ خوشاب از دیده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.