هوش مصنوعی: این شعر از درد هجران و فراق سخن می‌گوید. شاعر با تصاویری مانند ریختن گل، ناله‌های بلبل، و خار هجران، احساسات خود را بیان می‌کند. او از روزهای سخت دوری، ناامیدی، و بی‌سر و سامانی می‌نالد و درماندگی خود را در برابر تقدیر و بختِ ناسازگار به تصویر می‌کشد. با این حال، در پایان اشاره می‌کند که با وجود همه دردها، تحمل و صبر تنها راه چاره است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی مانند هجران، فراق، و ناامیدی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، درک ظرافت‌های ادبی و تصاویر شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۳

گل فرو ریخت و رخ از باغ جهان پنهان کرد
بلبل دلشده را خسته دل و نالان کرد

گل نخندید ز بستان امیدم به ستم
خار هجران تو ای جان اثرم در جان کرد

بخت برگشت ز من تا تو شدی از بر من
روز هجران توأم بی سر و بی سامان کرد

روز وصل تو نشد روزی من زآنکه مرا
بخت وارونه حوالت به شب هجران کرد

بس عجب واقعه ای بد که مثل را گویند
رخ خورشید به گل کی بتوان پنهان کرد

زاری من به فلک بر شد لیکن چه کنم
بجز از صبر و تحمّل تو بگو چتوان کرد

درد هجر تو چنانست که طبیبان جهان
نتوانند یکی درد مرا درمان کرد

درد بسیار کشیدم ز فلک لیک عجب
آن همه درد و بلا بر دل من آسان کرد

تیر هجران عزیزان به دلم بود بسی
لیک پیکان فراق تو اثر در جان کرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.