هوش مصنوعی: این متن بیانگر تجربه‌های عرفانی و عاشقانه‌ی شاعر است که در جست‌وجوی عشق و حقیقت، به درک‌های عمیقی از وجود و فنا دست یافته است. شاعر در این مسیر، رازهای پنهان، دردها و سختی‌ها را تجربه کرده و به درک بی‌کرانگی عشق و هستی رسیده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۸۵

آنچه من در عشق جانان یافتم
کمترین چیزها جان یافتم

چون به پیدایی بدیدم روی دوست
صد هزاران راز پنهان یافتم

چون به مردم هم ز خویش و هم ز خلق
زندگی جان ز جانان یافتم

چون درافتادم به پندار بقا
در بقا خود را پریشان یافتم

چون فرو رفتم به دریای فنا
در فنا در فراوان یافتم

تا نپنداری که این دریای ژرف
نیست دشوار و من آسان یافتم

صد هزاران قطره خون از دل چکید
تا نشان قطره‌ای زآن یافتم

خود چه بحر است این که در عمری دراز
هرگزش نه سر نه پایان یافتم

شمع‌های عشق از سودای دوست
در دل عطار سوزان یافتم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.