هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق عمیق و فداکاری سخن می‌گوید. شاعر از دل‌سپردگی به معشوق، رنج‌های عشق، و تأثیرات عمیق آن بر جان و دل خود می‌نویسد. همچنین، از ناامیدی و غم ناشی از این عشق و ستایش معشوق به عنوان موجودی فراتر از دسترس یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل احساسات و تجربیات بیان‌شده در شعر نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۶

تن به مهر تو دل ز جان برداشت
جان امید از همه جهان برداشت

پاسبان صبر بود بر در دل
دزد غم ساز پاسبان برداشت

عافیت وقتی ار چه قاعده بود
ترکتاز غم تو آن برداشت

عشقت اول قدم که دست کشید
مهر بشکست و نقد جان برداشت

زلف بستی فلک سپر بفگند
لب گشادی شکر فغان برداشت

خاک راه توام از آنکه مرا
عشقت از خاک رایگان برداشت

گفته ای سایه از تو بردارم
سایه از خاک چون توان برداشت

تو فگندی مرا ز چشم ولیک
کرم شاه کامران برداشت
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.