هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. شاعر بیان میکند که چگونه عشق و دوری از معشوق باعث درد و اندوه شده، اما در نهایت، شادی و آرامش بازمیگردد. همچنین، اشارهای به بهبودی زخمهای عاطفی و رهایی از غم دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، درک ظرافتهای ادبی و معنایی آن نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳
آب آن عارض خرم برخاست
تاب آن طره پر خم برخاست
آنکه بی عشق تو درمانم بود
شاد بنشست وز ماتم برخاست
وانکه می کرد سر اندر سر غم
پای کوبان ز سر غم برخاست
زخمهایی که زدی بر دل ما
همه بی زحمت مرهم برخاست
آتش سوختگان هم بنشست
دل افتاده ما هم برخاست
تو ندانسته ای ار نه چو مجیر
پاک بازی ز جهان کم برخاست
تاب آن طره پر خم برخاست
آنکه بی عشق تو درمانم بود
شاد بنشست وز ماتم برخاست
وانکه می کرد سر اندر سر غم
پای کوبان ز سر غم برخاست
زخمهایی که زدی بر دل ما
همه بی زحمت مرهم برخاست
آتش سوختگان هم بنشست
دل افتاده ما هم برخاست
تو ندانسته ای ار نه چو مجیر
پاک بازی ز جهان کم برخاست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.