هوش مصنوعی: این متن به بیان غم و اندوه ناشی از فراق دوستان و نبود شادی و انصاف در جهان می‌پردازد. شاعر از درد فراق و غم‌های زندگی سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که هیچ کس در جهان از غم در امان نیست. او از صبر در برابر این مصائب سخن می‌گوید و بیان می‌کند که شرح غصه‌هایش در جهان نمی‌گنجد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است باعث ایجاد احساسات منفی در آن‌ها شود. همچنین، استفاده از زبان و مفاهیم پیچیده‌تر، مناسب مخاطبان با سطح درک بالاتر است.

شمارهٔ ۳۶

خرمی رو در کشیدست از جهان
وز میان برداشت انصاف آسمان

عیش را لذت نماند چون برفت
خرمی از دست و انصاف از میان

نیست در شش گوشه عالم دلی
کو بود از صدمه غم در امان

ربع خاکی سر به سر وحشت گرفت
کس ز آسایش نمی یابد نشان

هیچ کس را دل ز غم آزاد نیست
در جهان از پادشه تا پاسبان

یا فراغت در جهان هرگز نبود
یا ز چشم ما شدست اکنون نهان

یک نسیم نوبهاری بر که جست؟
کو نشد آشفته از باد خزان

دست بر سر مانده اند از دست غم
نیک و بد، مرد و زن و پیر و جوان

از همه رنجی که در عالم بود
نیست بدتر از فراق دوستان

قصد دل دارند هم غمها ولیک
می کند درد عزیزان قصد جان

بر حقم با این همه رنج فراق
گر کنم از گردش گردون فغان

غصه ها دارم من از فرقت چنانک
در همه عالم نگنجد شرح آن

صبر، یزدان می دهد ورنه به جهد
با چنین غم صبر کردن چون توان؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.