هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از گذر زمان و تغییرات ناشی از آن، مانند سفید شدن موها و از دست دادن جوانی، شکایت میکند. او از این که زمانه به او ظلم کرده و پیش از موعد موهایش سفید شده، ناراحت است. همچنین، شاعر به مقایسه بین موی سیاه و سفید میپردازد و بیان میکند که اگرچه هر دو یکی هستند، اما سفیدی مو به دلیل نشان دادن پیری، برایش ناخوشایند است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق مرتبط با گذر زمان، پیری و تأملات فلسفی درباره تغییرات زندگی ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و زبان ادبی پیچیدهتر، درک متن را برای سنین پایینتر دشوار میکند.
شمارهٔ ۴۰
چه وقت موی سیپدست روز برنایی
چه روز زحمت پیری است وقت زیبایی
مرا که اول عهد جوانی امروزست
شبم چو روز همی گردد اینت رسوایی!
رواست کز پی موی سیاه دل تنگم
که در میان سیاهی است نور بینایی
تو ای زمانه چه دیدی در آنکه پیش از وقت؟
عبیر بر سر کافور تازه اندایی
تو ای سپید موی! از خدای شرمی دار
نه وقت تست که تو از کمین برون آیی
مرا بنفشه چو نورسته است هم شاید
گرم بنفشه به برگ سمن نیالایی
اگر چه موی سیاه و سپید هر دو یکی است
مرا که فارغم از تازگی و برنایی
ولیک خوش نبود کز سپید کاری خویش
ز ظلم موی سپیدم به خلق بنمایی
چه روز زحمت پیری است وقت زیبایی
مرا که اول عهد جوانی امروزست
شبم چو روز همی گردد اینت رسوایی!
رواست کز پی موی سیاه دل تنگم
که در میان سیاهی است نور بینایی
تو ای زمانه چه دیدی در آنکه پیش از وقت؟
عبیر بر سر کافور تازه اندایی
تو ای سپید موی! از خدای شرمی دار
نه وقت تست که تو از کمین برون آیی
مرا بنفشه چو نورسته است هم شاید
گرم بنفشه به برگ سمن نیالایی
اگر چه موی سیاه و سپید هر دو یکی است
مرا که فارغم از تازگی و برنایی
ولیک خوش نبود کز سپید کاری خویش
ز ظلم موی سپیدم به خلق بنمایی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.