هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به زیبایی‌های معشوق و دردهای عشق اشاره دارد. شاعر از جمال معشوق، زلف پریشان، لب شیرین و دل‌های عاشقان سخن می‌گوید و از مفاهیمی مانند یوسف و یعقوب نیز برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند. در نهایت، شعر به ستایش معشوق و عشق فراگیر او می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات ادبی و تاریخی موجود در شعر نیاز به دانش ادبی نسبتاً بالایی دارد.

شمارهٔ ۱

یارب آن قامت چون سرو خرامان نگرید
یارب آن عارض و آن زلف پریشان نگرید

یوسف و چاه و رسن هر سه بهم دیده نه اید
زلف او بر لب آن چاه زنخدان نگرید

صد هزاران دل از پای در افتاده ز غم
سر نگونسار در آن چاه به زندان نگرید

باد عهدی است ولی سنگ دل ای دلشدگان!
با چنان سختی دل سستی پیمان نگرید

بر لبش کو شکری تنگ شد و تنگ شکر
عقل را فتنه شده از بن دندان نگرید

زلف او سایه طوبی است بکوشید مگر
سایه بر چشمه خورشید درفشان نگرید

آن مبینید که او نوش لب آمد شب وصل
عیش چون زهر من اندر شب هجران نگرید

دولت یوسف گم گشته چه بینید به مصر
زاری و محنت یعقوب به کنعان نگرید

گفتمش بوسه و جان، گفت که اینک سر و سنگ
هان و هان بوسه خران بوسه ارزان نگرید

عالمی فتنه او گشته و صد چون او را
عاشق بارگه خسرو ایران نگرید
تاج بخشی که بدو سلطنت آرام گرفت
خواجه نه فلک از بندگیش نام گرفت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: ترکیب بند
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.