۲۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸

گل صبحدم از باد برآشفت و بریخت
با باد صبا حکایتی گفت و بریخت

بد عهدی عمر بین که گل در ده روز
سر بر زد و غنچه کرد و بشکفت و بریخت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.