۱۹۱ بار خوانده شده
برخاست دلم تا دگری بگزیند
گفتم بنشین که یار از من بیند
آمد غم تو گفت بدو بنمایم
برخاستنی که تا زید ننشیند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
گفتم بنشین که یار از من بیند
آمد غم تو گفت بدو بنمایم
برخاستنی که تا زید ننشیند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.