هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌های بسیار و روزگار بد خود می‌نالد و بیان می‌کند که نه یارانش مهربان هستند و نه خویشانش سازگار. او از یار بد و روزگار سخت شکایت دارد و می‌گوید که یار بد از روزگار بد هم بدتر است. شاعر همچنین از دوست و دشمن سخن می‌گوید و بیان می‌کند که اگر دشمن و دوست یکسان باشند، دیگر فرقی بین آنها نیست. در پایان، او از عاشقی بی‌دل و بی‌روان سخن می‌گوید و از یار پیمان‌شکنش شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، بیان رنج‌ها و شکایت‌های شاعر نیاز به بلوغ فکری دارد تا بتوان آن را به درستی درک کرد.

شمارهٔ ۶۶

مرا رنج بسیار و کم روزگار
بشادی کسم نیست آموزگار

نه هستند یاران من مهربان
نه هستند خویشان من سازگار

زمانی همی نالم از یار بد
زمنی ز رنج و بد روزگار

شود نیک روز بد از یار نیک
مرا بدتر از روزگار است یار

مرا دل فکار است دائم ز دوست
ز دشمن بود هر کسی دلفکار

اگر دشمن و دوست یکسان بو
چه دوست و چه دشمن چه خرما چه خار

از آن دشمنی کو بود دور دست
تواند رهاندن بدستان و چار

چگونه تواند ز دشمن گریخت
کسی کش بود دشمن اندرکنار

ایا عاشقی بی دل و بی روان
گهی گرم خوار و گهی سوگوار

چه نالی چو رعد و چه گریی چو ابر
چه گوئی تو چندین چه پیچی چو مار

همیشه ز دل نالی و دیده هیچ
که دارند جان گرامیت خوار

که دید این رخ یار پیمان شکن
برفت از پی یار بی زینهار
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.