۱۶۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۱

برخیز و بمیخانه خرام ای بت کشمیر
می خور که بمی گردد اندوه جوان پیر

آن ناقد هر گوهر و آن کاشف هر راز
کز رطل همی خندد چون برق بشبگیر

گر بوی بسنگ آرد سنبل دمد از سنگ
ور گونه بقبر آرد شنگرف شود قیر

بر یاد یکی بار خدائی که تو گوئی
با نصرت هم پشت است با دولت همشیر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.