۱۸۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۱

خزان ببرد بهاء همه بهار ز باغ
ز برگ زرد بدینار زرد ماند راغ

چراغ شمس فلک زیر دود گشت نهان
شد از ترنج همه باغ پر ز شمع و چراغ

شمال سرد پدید آمد و پدید آورد
چهار چیز بجای چهار چیز بباغ

بجای نرگس سیب و بجای سوسن نار
بجای نسرین آبی بجای بلبل زاغ

هوا پر آتش و دود است ظن بری که مگر
همی نهد بر اسبان میر گیتی داغ

خدایگان جهان لشگری که تیغ و کفش
ز جنگ و جود نخواهد بهیچ وقت فراغ

جدا مباد سه چیز از سه چیز او شب و روز
ز تن سلامت و از دل خوشی ز دست ایاغ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.