هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و ستایش‌آمیز، توصیفی از زیبایی و جذابیت معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند زلف سرنگون، لعل لاله‌گون، و مه بارور، عشق و شیفتگی خود را بیان می‌کند. همچنین، بخشی از شعر به ستایش از قدرت و فرخندگی یک شخصیت (احتمالاً حاکم یا پادشاه) اختصاص دارد و آرزوی موفقیت و پیروزی برای او می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های شاعرانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی برای درک عمیق‌تر دارند.

شمارهٔ ۹۴

سرنگون مانده است جانم زان دو زلف سرنگون
لاله گون گشته است چشمم زان دو لعل لاله گون

تا بناگوشش ندیدم مه ندیدم بارور
تا زنخدانش ندیدم چه ندیدم سرنگون

از دهانش خیره ماندم من که چون گوید سخن
از میانش خیره ماندم من که چون ناید برون

روزگرا از چشم بد دارد نگه او را که هست
گرد رخسارش بخط جادوئی عمد افسون

ای بزم را چو بهرام وی جنگ را چو بهمن
فرخنده باد بر تو فرخنده ماه بهمن

بی تو مباد روزی تا روز حشر گیتی
دائم رسد بگوشت آواز مرگ دشمن

گیتی ترا پرستد شادی ترا فرستد
تو چون بتی و گیتی ماننده برهمن

از طلعت تو اقبال فرخنده باد طلعت
با دولت تو دولت پیوسته باد دامن

آن کس که سوخته خواست از بخت خرمن تو
چرخش ببرد دولت بختش بسوخت خرمن

ابری بروز بخشش ببری بروز کوشش
میدان ترا سپهر است مجلس ترا نشیمن

جان و تن و دل من هر سه ز تست نازان
باد فدای جانت جان و تن و دل من
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.