هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به زیبایی و جمال الهی و عشق به معشوق حقیقی اشاره دارد. شاعر از عشق و عاشقی، رهایی از دنیا و وابستگی به معشوق الهی سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که عاشقان حقیقی در جستجوی معشوق، از دو جهان (دنیا و آخرت) آزاد می‌شوند و تنها در عشق به او آرامش می‌یابند. شاعر همچنین به ناتوانی انسان در درک کامل ذات الهی و نیاز به پاکی و رهایی از عیوب برای رسیدن به وصال معشوق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده‌ی عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۳۲

ای گرفته حسن تو هر دو جهان
در جمالت خیره چشم عقل و جان

جان تن جان است و جان جان تویی
در جهان جانی و در جانی جهان

های و هوی عاشقانت هر سحر
می نگنجد در زمین و آسمان

بوالعجب مرغی است جان عاشقت
کز دو کونش می نیابد آشیان

جملهٔ عالم همی بینم به تو
وز تو در عالم نمی‌بینم نشان

ای ز پیدایی و پنهانی تو
جان من هم در یقین هم در گمان

تن همی داند که هستی بر کنار
جان همی داند که هستی در میان

بس سخن گویی از آنی بس خموش
بس هویدایی از آنی بس نهان

کی تواند دید نور آفتاب
چشم اعمی چون ندارد جای آن

ما همه عیبیم چون یابد وصال
عیب‌دان در بارگاه غیب‌دان

تا نگردد جان ما از عیب پاک
کی شوی با عاشقانش هم عنان

آستین نا کرده پر خون هر شبی
کی شود شایستهٔ آن آستان

همچو عطار از دو کون آزاد گرد
بندهٔ یکتای او شو جاودان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.