۲۸۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۵۲

خال مشکین بر آفتاب مزن
شیوه‌ای دیگرم بر آب مزن

گر به آتش نمی‌زنی آبی
آتشم در دل خراب مزن

صد گره هست از تو بر کارم
گرهی نو ز مشک ناب مزن

برد زنجیر زلف تو دل من
قفل بر لؤلؤ خوشاب مزن

فتنه را بیش ازین مکن بیدار
راهم از چشم نیم خواب مزن

شب تاریک ره زنند نه روز
راه را روز و آفتاب مزن

دل عطار مرغ دانهٔ توست
مرغ خود را به ناصواب مزن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.