هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد فراق و عشق به معشوق می‌گوید و از رقیب و موانع رسیدن به وصال شکایت می‌کند. او از ناله‌های عاشقانه و درماندگی در راه عشق سخن می‌گوید و به ناتوانی در رسیدن به مقصود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین ممکن است برخی از مضامین مانند درد فراق و ناله‌های عاشقانه برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۵۹

کی توانم رست در کویت ز غوغای رقیب
می کند فریاد سگ هر گه که می بیند رقیب

وصل تو می خواهم ولی مشکل که بندد صورتی
نیست اهل درد را از خوان وصل او نصیب

آتشی از شوق گل در دل ندارد غالبا
چون نمی سوزد قفس را نالهای عندلیب

می نهد بر دست من دست از پی تشخیص لیک
کی علاج درد من می آید از دست طبیب

ای که دم از دولت قرب سلاطین می زنی
نیست ممکن این که آزاری نبینی عنقریب

گه دل از جان می کند او را نهان گه جان ز دل
نیست آن گل چهره در هر جا که باشد بی رقیب

نیست مقصود دل بیچاره غیر از وصل یار
فاستجب ما قد دعا عبد ضعیف یا مجیب

چند می پرسی فضولی بر که واله گشته
والهم کی می رسد بر خاطرم نام حبیب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.