هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و شیدایی دل به معشوق است. شاعر از عشق و جستجوی معشوق سخن می‌گوید و از تأثیر این عشق بر جان و دل عاشقان می‌نویسد. معشوق در این متن به عنوان موجودی یگانه و بی‌نظیر توصیف می‌شود که عاشقان را به خود جذب کرده و آن‌ها را در جستجوی خود به تکاپو انداخته است. همچنین، شاعر از گم‌شدگی خود در این جستجو و ناتوانی در یافتن معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۲۱

ای ز سودای تو دل شیدا شده
زآتش عشق تو آب ما شده

عاشقان در جست و جویت صد هزار
تو چو دری در بن دریا شده

از میان آب و گل برخاسته
در میان جان و دل پیدا شده

عاشقان را بر امید روی تو
خون دل پالوده و جانها شده

تو ز جمله فارغ و مشغول خویش
خود به عشق خویش ناپروا شده

دیده روی خویشتن در آینه
بر جمال خویشتن شیدا شده

ما همه پروانهٔ پر سوخته
تو چو شمع از نور خود یکتا شده

یوسف اندر ملک مصر و سلطنت
دیدهٔ یعقوب نابینا شده

گم شدم در جست و جویت روز و شب
چند بازت جویم ای گم ناشده

چون دل عطار در عالم دلی
می‌نبینم از تو خون پالا شده
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.