۱۷۸ بار خوانده شده
گفتم ای چرخ تو بر سینه من سوخته
این همه داغ که حصر و حد و پایانش نیست
گفت بر سینه ترا گر ز منست این همه داغ
این همه داغ که بر سینه من هست ز کیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این همه داغ که حصر و حد و پایانش نیست
گفت بر سینه ترا گر ز منست این همه داغ
این همه داغ که بر سینه من هست ز کیست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.