هوش مصنوعی:
شاعر در وقت سحر به چمن میرود تا از ملال گل و سبزه رهایی یابد. هنگام راه رفتن روی سبزه، سبزه با طعنه به او میگوید که از حال او بیخبر است و اگر پایمال شده، نباید نادیده گرفته شود، چرا که صدها مانند او پایمال شدهاند.
رده سنی:
14+
متن دارای مفاهیم نمادین و پیامهای اخلاقی است که درک آنها به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، زبان شعر ممکن است برای کودکان کمسنوسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۴۳
وقت سحر سوی چمن انداختم گذر
تا رفع گردد از گل و سبزه ملال من
چون پا بروی سبزه نهادم بطعنه گفت
کای بی خبر نه مگر آگه ز حال من
گر پایمال تو شده ام کم مبین مرا
بنگر که هست صد چو تویی پایمال من
تا رفع گردد از گل و سبزه ملال من
چون پا بروی سبزه نهادم بطعنه گفت
کای بی خبر نه مگر آگه ز حال من
گر پایمال تو شده ام کم مبین مرا
بنگر که هست صد چو تویی پایمال من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.