هوش مصنوعی: شاعر از ساقی می‌خواهد که شرابی به او بدهد تا دردهایش را تسکین دهد و آرزوهایش برآورده شود. او از تأثیر معجزه‌آسای شراب در گشودن زبان و رفع مشکلات سخن می‌گوید و در نهایت تصمیم می‌گیرد رازهایی را با ساقی در میان بگذارد.
رده سنی: 18+ متن شامل مضامین مرتبط با شراب و می‌گساری است که معمولاً برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نیست. همچنین، درک عمیق تر مفاهیم عرفانی و شاعرانه آن نیاز به بلوغ فکری دارد.

بخش ۲ - نشاه جام اول

بیا ساقی آن آب آتش مزاج
کزو جمله درد دارد علاج

بمن ده مده بیش ازین انتظار
که دارم بسی درد سر از خمار

بیا ساقی آن آتش آب وش
که هست آرزوی من درد کش

بده تا برویم بتوفیق او
گشاید در گنج صد آرزو

بیا ساقی آن راح راحت فزای
که هست از همه کار مشگل گشای

بمن ده ز من ساز غافل مرا
بغم کار مگذار مشگل مرا

چو بک جام دادی من خسته را
گشودی زبان فرو بسته را

بسر نشاه جام اول دوید
زبان را زمان تکلم رسید

کنون بشنو از من که از گنج راز
بروی تو خواهم دری کرد باز
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱ - تمهید
گوهر بعدی:بخش ۳ - مناظره بانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.