هوش مصنوعی: شاعر از ساقی می‌خواهد که شراب بی‌همتایی به او بدهد تا با نوشیدن آن، فیض ازلی را دریافت کند و حالش دگرگون شود. او شراب را مایه عزت و جاه می‌داند که حتی درویش را پادشاه می‌کند و تفاوت بین فقیر و پادشاه را از بین می‌برد. شاعر با ذوقی که از شراب به دلش می‌رسد، محفل خود را گرم می‌کند و معتقد است که کمال از نوشیدن جام ششم حاصل می‌شود.
رده سنی: 18+ متن شامل مضامین عرفانی و نمادین مرتبط با شراب و مستی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، درک عمیق این مفاهیم نیاز به بلوغ فکری دارد.

بخش ۱۲ - نشأه جام ششم

بیا ساقی آن جوهر بی بدل
که در نشاه اوست فیض ازل

بمن ده که فیضی رساند مرا
دهد ذوقی از من ستاند مرا

بیا ساقی آن ساغر پر شراب
نگین مرصع بیاقوت ناب

بمن ده که من هم بآن لعل تر
مرصع کنم چهره همچو زر

بیا ساقی آن مایه عز و جاه
که درویش را می کند پادشاه

بده تا ندانم من بی نوا
که فرق از گدا چیست تا پادشاه

چو ذوقی رساندی ز می بر دلم
بجام ششم گرم کن محفلم

که ذوق از ششم نشأه گیرد کمال
دلیری کند دل باظهار حال
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۱ - مناظره با طنبور
گوهر بعدی:بخش ۱۳ - مناظره با قانون
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.