هوش مصنوعی: این شعر از درد فراق و هجران معشوق می‌گوید و بیانگر اندوه و دلتنگی شاعر است. شاعر از خدا می‌خواهد که معشوق را در اوج سعادت نگه دارد و از آسیب‌ها محفوظ بدارد. او امیدوار است که لطف الهی، بخت ستمکار را به سرمنزل مقصود برساند و درد فراق را التیام بخشد. شاعر در نهایت اشاره می‌کند که تنها چاره‌ی دل بیچاره‌اش، وصال معشوق است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای سنین پایین قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱

یارب چه شد آن دلبر عیاره ما را
کآزرد به هجران دل صد پاره ما را

بر اوج سعادت تو نگه دار خدایا
از نقص و زوال آن شه سیاره ما را

با تیغ جفا، دست فراقش بگشاید
هردم جگر خسته ی خونخواره ما را

داریم امیدی به ره لطف الهی
کآرد به سر آن بخت ستمکاره ما را

در گوش دل او به نهانی که رساند
حال دل سرگشته ی آواره ی ما را

در عالم تحقیق چو نظاره من اوست
من ناظرم او منظر نظاره ما را

جز وصل رخ دوست در این دور نسیمی
چاره که کند این دل بیچاره ی ما را؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.