هوش مصنوعی: این متن عرفانی درباره وحدت وجود و حقیقت واحد در پس کثرت ظاهری جهان سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که در سطح حقیقت، تفاوت‌های ظاهری مانند دین، نام و نشان معنا ندارد و همه چیز در پرتو تجلی ذات الهی به وحدت می‌رسد. متن همچنین بر شناخت خود به عنوان راهی برای شناخت خدا تأکید دارد و از رازآلود بودن این مسیر سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و قدردانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با مباحث عرفانی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی برای خوانندگان کم‌سن‌وسال ممکن است نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۵

در عالم توحید چه پستی و چه بالا
در راه حقیقت چه مسلمان و چه ترسا

در صورت ما چون سخن از ما و من آید
در ملک معانی نبود بحث من و ما

در نقش و صفت نام و نشانی نتوان یافت
آنجا که کند شعشعه ذات تجلی

ذرات جهان را همه در رقص بیابی
آن دم که شود پرتو خورشید هویدا

در روی تو ار ذات بود غایت کثرت
وحدت بود آن لحظه که پیوست بدانجا

انجام تو آغاز شد، آغاز تو انجام
چون دایره را نیست نشانی ز سر و پا

بشناس تو خود را و شناسای خدا شو
روشن شود ای خواجه تو را سر معما

ور زانکه تو امروز به خود راه نبردی
ای بس که به دندان گزی انگشت، تو فردا

مستان الستند کسانی که از این جام
در بزم ازل باده کشیدند به یکجا

این است ره حق که بیان کرد نسیمی
والله شهیدا و کفی الله شهیدا
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.