هوش مصنوعی: شاعر در این متن از خداوند می‌خواهد که دشمن و دوست، حقیقت را بپذیرند. او از شکوفه‌های بادام می‌گوید که ظاهراً زیبا هستند، اما بادامش هنوز در پوست است و نیاز به آزادی دارد. سپس به خطر گرگ اشاره می‌کند و در پایان، از برادرزاده‌ی سردار منصور می‌گوید که مسیحی بودنش چندان خوب نیست.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم نمادین و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند دشمنی، گرگ (نماد خطر) و مسائل مذهبی نیاز به درک بالاتری دارد.

شمارهٔ ۲۵ - در باب لزوم ختنه فرماید

خداوندا حدیثی با تو گویم
که تصدیقش نماید دشمن و دوست

شکوفه سرزد است از شاخ بادام
ولی بادام من ماند است در پوست

بگو تا پوست از تن برکشندش
که گرگی خیره سر در چرم آهوست

برادر زاده سردار منصور
نصاری بودنش آخر نه نیکوست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴ - در جشن افتتاح مدرسه سادات فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶ - در نکوهش رئیس صلح چالمیدان تهران فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.