هوش مصنوعی: این متن به انتقاد از محمدعلی شاه و عملکرد او می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های تند، او را به بی‌کفایتی، نفاق، و فساد متهم می‌کند. همچنین، به ویرانی‌هایی که او به بار آورده اشاره می‌کند و او را شایسته‌ی مقام شاهی نمی‌داند. در پایان، شاعر هشدار می‌دهد که عاقبت او مانند تونس (اشاره به سقوط تونس) خواهد بود.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم سیاسی پیچیده، انتقادات تند و استفاده از استعاره‌های تاریخی است که برای درک کامل آن، نیاز به دانش تاریخی و بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۰۱

اگر از جفای محمدعلی شه
بر افتاد بنیاد و بنیان مجلس

شگفتی نباشد که در بوستانها
ز یک باد پژمرده صد شاخ نرگس

حمای سلاطین و شیپور شب را
بهم برزند بوق تون تاب مفلس

محمدعلی بوق و تیز است ازیرا
ز باد است ناطق بگند است مونس

دلش پر ز نفخ امیربهادر
دمش گنده از بوی شیخ مدلس

یکی از برون خلقتش را مشوه
یکی از درون خاطرش را موسوس

منافق چو یربوع و فاسق چو فاره
کشنده چو بیش و مهوع چو کرمس

شها گوئی ایزد بننهاده هرگز
نه اندر سرت هش نه اندر تنت حس

که بر باد دادی سرائی که بودی
خداوند معمار و عدلش مهندس

بنائی که ایزد بر آن گشته بانی
اساسی که پیغمبر آن را مؤسس

شهنشاه باید بهر کار باشد
خردمند و کربز هشیوار و کیس

تو بازیچه کودکانی وزودا
که خاکت بباد اندر آید چو تونس

نیاموختی دین و دانش ازیرا
که دیوت ادیب است و غولت مدرس

تو را با شهی کار نبود که هستی
بخرمن مترس و بخرگاه مترس

چو مس را نتانی زر ناب کردن
خنک زی که کردی زر ناب را مس
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.