هوش مصنوعی: این شعر در وصف شخصی به نام خلیل احمد است که به عنوان دبیری خوش‌قلم و بلیغ توصیف شده است. شاعر از مهارت‌های ادبی و فضیلت‌های او تمجید کرده و او را بالاتر از شاعران بزرگی مانند فرزدق و جریر می‌داند. همچنین، شاعر از تأثیر مثبت گفتار این شخص بر خودش سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که خلیل احمد زنده بود تا از دانش او بهره‌مند شود. در پایان، شاعر به وعده‌ای که به او داده شده اشاره می‌کند و از غصه‌های خود می‌گوید.
رده سنی: 18+ این شعر دارای مفاهیم ادبی پیچیده و واژگان فاخر است که درک آن نیاز به دانش ادبی و بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۱۳

ایا خجسته دبیری که کلک مشکینت
سواد مقله بن مقله گشت در توقیع

رهین طبع بلیغت فرزدق است و جریر
غلام کلک رشیقت حریری است و بدیع

رفیعتر ز تو در روزگار نشناسم
که هم برتبه رفیعی و هم بنام رفیع

مرا که گوش ز گفتار ناکسان کر بود
شده است درگه اصغای گفته تو سمیع

خلیل احمد ای کاش زنده بود امروز
ز فکرت تو بیاموخت صنعت تقطیع

تو را عروضی و شاعر همی توان گفتن
نه آن کسی که نداند مدید را ز سریع

نسیم خوی تو در مرغزار فضل و هنر
همان کند که به بستان نسیم فصل ربیع

ازین سپس به بهشتت همی کنم تعبیر
که هم بطبع لطیفی و هم به قلب وسیع

ایا سپهر فصاحت ایا جهان کمال
که علم و فضل و هنر خاصه تو شد به جمیع

بدین دو بیت برای بروز مهر درون
بر آمدم به مقام جسارت و تصدیع

چو بالبداهه سرودم روا مدار که خصم
ز عیب جوئی بر شعر من کند تقریع

به بنده وعده الماس کرده بودی و کرد
تسامح تو به کامم شراب سم نقیع

روا مدار که من بنده در جهان گردم
شهید غصه الماس چون شهید بقیع
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۲ - در صدر فرمان لقب ادیب الممالکی خود از طرف مظفرالدین شاه نوشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.