هوش مصنوعی: این متن یک مرثیه یا سوگنامه برای شاه ناصرالدین شاه قاجار است که پس از پنجاه سال پادشاهی درگذشته است. شاعر از خدمات او به دین و کشور یاد می‌کند، تأثیر فقدان او را بر ایران بیان می‌دارد و او را به عنوان سایه‌ای از حق و نور هدایتگر توصیف می‌کند. همچنین، شاعر از درد فراق و نبودن او ابراز تأسف می‌کند و او را در بهشت در کنار پیامبر اسلام می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق تاریخی، مذهبی و ادبی است که درک آن به سطحی از بلوغ فکری و آگاهی تاریخی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۸۶

دادگر شاها پس از پنجاه سالی پادشاهی
از سریر خود چرا بی موجبی کردی جدائی

شاه ما بودی نه بالله ماه ما بودی ازیرا
بی چراغت ملک ایران را نباشد روشنائی

چند کرت گرد گیتی گشتی و باز آمدی خوش
این سفر شاها کجا رفتی که دیگر می نیائی

می ندانم در کجا رفتی و چون آهنگ کردی
آنقدر دانم که اندر ظل عرش کبریائی

سایه حق بودی و اندر جوارش جا گرفتی
زانکه دایم سایه را با ذات باشد آشنائی

سالها خدمت به دین مصطفی کردی و اینک
در صف فردوس شادان از وجود مصطفائی

شهد می دانستمت ای نعمت دنیا ولیکن
آزمودم دیدمت یکسر شرنگ جان گزائی

ناصرالدین شه انارالله برهانه جهان را
کرد بدرود ای فلک با او نپائی با که پائی

دانم ای گل از فروغ ماه نو با آب و رنگی
دانم ای بلبل بشکر شاه نودستان سرائی

با همه پژمردگی ها کآمد از ایام بر تو
بار دیگر زین بهار ای باغ دولت با صفائی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.