هوش مصنوعی:
شاعر دلدادهای معشوق خود را در حال چیدن گل در باغ میبیند. خارهای گل دست معشوق را مجروح میکنند، اما او با وجود درد میخندد. وقتی شاعر دلیل خنده را میپرسد، معشوق پاسخ میدهد که گل نمیتواند خود را بهتر از آنچه هست ببیند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره و تمثیل نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.
شمارهٔ ۲۰۱
دلبر ماه پیکر خود را
دیدم اندر چمن که گل میچید
خار گل دست آن پریرخ را
کرد مجروح و او همی خندید
گفتمش خنده چیست با من گفت
گل به از خود نمی تواند دید
دیدم اندر چمن که گل میچید
خار گل دست آن پریرخ را
کرد مجروح و او همی خندید
گفتمش خنده چیست با من گفت
گل به از خود نمی تواند دید
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.