۱۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶

این چه . . . الملک بود ای نور چشم
که نباشد در کلاهش هیچ پشم

هر چه کتبا یا شفاها نزد وی
رفتم و در ناله افتادم چو نی

مرمرا نامد جوابی زین خصوص
گوئیا این خواجه باشد از لصوص

لص و لص لص بود این هر سه دزد
که برد مال کسان بی اجر و مزد

لازم است اکنون تلافیها کنم
شکوه از دنیا و مافیها کنم

مال من وقفست گوئی بر دو جنس
که نباشد این دو جنس از نوع انس

این یکی باشد رفیقت ان اخت
این بهشت تو است و آن یک دوزخت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.