هوش مصنوعی: شاعر از درد هجران و دوری معشوق می‌نالد و با بیان احساسات خود، از ناامیدی و درماندگی در عشق سخن می‌گوید. او با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های مختلف، مانند مقایسه شب جمعه برای مستان و روز شنبه برای کودکان مکتبی، عمق رنج خود را نشان می‌دهد. همچنین، شاعر به طبیب خود اشاره می‌کند که در فکر درمان اوست، اما او از درد جسمی نمی‌نالد، بلکه از جور یاد و داغ هجران می‌سوزد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی پیچیده، فهم متن را برای سنین پایین‌تر سخت می‌کند.

شمارهٔ ۱۴

از آن لب شکوه ام بسیار و هر شب
به لب میآرم و می نگرم لب

شب آدینه، بر مستان چنان است
که روز شنبه بر طفلان مکتب

به یا رب یا رب افتاده است کارم
از این یا رب نگاهش دار یا رب

طبیبم، فکر درمان داشت، گفتم:
چرا داری ز تدبیرم معذب؟!

ز جور یاد می نالم، نه از درد
ز داغ هجر می سوزم، نه از تب

زماه خود، چو بینم مهربانی
نمی نالم ز بی مهری کوکب

به دستی نار پستان دارم آذر
به دیگر دست خواهم سیب غبغب
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.