هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد دوری و نامهربانی معشوق شکایت می‌کند و از خدا و معشوق درخواست رحم و توجه دارد. او با استفاده از استعاره‌های مختلف مانند باغبان، صیدکش و دکاندار، احساسات خود را بیان می‌کند و از غم و کمبود محبت می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی بیشتری نیاز دارد. همچنین، موضوعات غمگین و درخواست کمک ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۸

از بس دل امشبم ز تو نامهربان پر است
از گریه میکنم تهی و همچنان پر است

رحمی به دامن تهی ام کن، خدای را
اکنون که دامنت ز گل ای باغبان پر است!

ای صید کش، تهی شد اگر یک قفس تو را؛
از صید غم مخور، که هزار آشیان پر است

خالی است کیسه ات چو ز نقد وفا، چه سود
ما را گراز متاع محبت دکان پر است؟!

از رشک غیر، کشتن آذر چه لازم است؟!
گر بد گمان ازو شده ای، امتحان پر است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.