هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از احساس تنهایی، انتظار و حسرت خود میگوید. او از بیوفایی یار و غمهایش شکایت دارد و با وجود پرواز روح، در تنگنای دنیا احساس محدودیت میکند. اشتیاق به دیدار یار و نالههای شبانه از دیگر مضامین این شعر است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاطفی عمیق، حسرت و اندوه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارههای شعری ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۲۰
ز خود روم، چو پرو بال هستیم باز است
که تنگنای دو عالم چه جای پرواز است؟!
به انتظار تو خود کرده ام، چنان که ز راه
رسیده ای و همان چشم حسرتم باز است
به کوی او همه شب تا به روز می نالم
فغان که یار نمی پرسد این چه آواز است؟!
من و شکایت جور تو بی وفا، هیهات
ولی چه چاره کنم؟! آب دیده غماز است!
که تنگنای دو عالم چه جای پرواز است؟!
به انتظار تو خود کرده ام، چنان که ز راه
رسیده ای و همان چشم حسرتم باز است
به کوی او همه شب تا به روز می نالم
فغان که یار نمی پرسد این چه آواز است؟!
من و شکایت جور تو بی وفا، هیهات
ولی چه چاره کنم؟! آب دیده غماز است!
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.