هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و وفاداری یار خود سخن میگوید و بیان میکند که غم و درد ناشی از این عشق، باعث رنجش او شده است. او از نالههای بیاثر خود و شکایتهایش میگوید و احساس میکند که دیگران به رنجکشیدن او حسادت میکنند. در پایان، از آذر (نماد آتش یا شاید شخصی دیگر) دلیل رنجش دوستش را جویا میشود و پاسخ میشنود که دلیل آن، کمصبری و شکایتهای زیاد اوست.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای سنین پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد.
شمارهٔ ۲۱
غیر، بیهوده، پی یار وفادار من است
نشود یار کسی اگر یار من است
شب به گوشت چو رسد ناله ی مرغان اسیر
ناله ی بی اثر از مرغ گرفتار من است
از غمش مردم و گر شکوه کنم شرمم باد
آخر این غم که مرا کشت غم یار من است!
من و آن درد که هر چند بزاری کشدم
خلق را رشک به جان کندن دشوار من است!
دوش پرسیدم از آذر سبب رنجش دوست
گفت از صبر کم و شکوه ی بسیار من است!
نشود یار کسی اگر یار من است
شب به گوشت چو رسد ناله ی مرغان اسیر
ناله ی بی اثر از مرغ گرفتار من است
از غمش مردم و گر شکوه کنم شرمم باد
آخر این غم که مرا کشت غم یار من است!
من و آن درد که هر چند بزاری کشدم
خلق را رشک به جان کندن دشوار من است!
دوش پرسیدم از آذر سبب رنجش دوست
گفت از صبر کم و شکوه ی بسیار من است!
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.