هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از بی‌توجهی معشوق و دردهای عاطفی خود می‌نالد و بیان می‌کند که معشوق حتی در لحظات سخت نیز به او توجهی نکرده است. همچنین، شاعر به رفتار ناعادلانه معشوق اشاره می‌کند و از این که عشقش را نادیده گرفته شده می‌بیند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و بیان رنج‌های عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک یا مناسب نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۶۱

کشته ی عشقت ننالید از تو، آهی هم نکرد
وقت جان دادن نزد حرفی، نگاهی هم نکرد

آنچه کردی با چو من درویش از جور ای پسر
راست گویم، با گدایی پادشاهی هم نکرد

آنکه یک دم نیستم غافل ز یادش، دم به دم
گر نکرد او یاد من سهل است گاهی هم نکرد

تا رخ خود را به کس ننماید آن ماه تمام
بر نیامد شب به بامی، سیر ماهی هم نکرد

بس که بیخود در تمام عمر بود آذر ز عشق
سر نزد از وی ثوابی و گناهی هم نکرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.