هوش مصنوعی: شاعر در این متن از حسرت و اندوه خود به دلیل ندیدن معشوق و بی‌توجهی به عواقب کارهایش می‌گوید. او از عشق پنهانی خود سخن می‌گوید و ترس از رسوایی و شرمساری در روز قیامت را بیان می‌کند. در نهایت، به این نتیجه می‌رسد که معشوق راه خود را رفته و او تنها مانده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند روز قیامت و شرمساری ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۹۵

بحسرت مردم و، آخر ندیدم روی یار خود
سزای من که از اول نکردم فکر کار خود

رود گر صید گامی چند و صیاد از قفای او
نه از بیم است، میخواهد ببیند اعتبار خود

غم عشقت نمیگویم بمردم، ساده لوحی بین؛
که پنهان میکنم از خلق راز آشکار خود

نگویم وعده ی وصل تو با خود، تا سپارم جان؛
که ترسم روز محشر نیز باشم شرمسار خود

بحسرت مردم و آذر ندیدم روی یار خود
کنون مانده است کار من، که او کرده است کار خود
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.