هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق خود نسبت به معشوق و طبیعت می‌گوید. او از درد جدایی، نگاه مهربان دیگران به غریبان، و تضادهای زندگی مانند بهشت و دوزخ سخن می‌گوید. همچنین، از زیبایی‌های طبیعت مانند بلبل و غنچه یاد می‌کند و احساسات خود را با گریه و سخن بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد جدایی و تضادهای زندگی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۳۹

خوش آنکه شبی با تو سخن گویم و گریم!
تو بشنوی و خندی و من گویم و گریم!

گر در چمنم، سوی قفس بینم و نالم؛
ور در قفسم، حرف چمن گویم و گریم!

رضوان چو دهد نار جنان، سیب بهشتم؛
نستانم و پستان و زقن گویم و گریم!

گر روز و شبی، قامت و زلف تو نبینم؛
سرو چمن و مشک ختن گویم و گریم!

هر کس بغریبان، نظر مهر کند؛ من
بیمهری یاران وطن گویم و گریم

بلبل دهن غنچه اگر بیند و نالد
من خنده ی آن غنچه دهن گویم و گریم!
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.