هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که معشوقه‌ای با ویژگی‌های خارق‌العاده و زیبا را توصیف می‌کند. شاعر از جمال و رخسار معشوق، خط سبز و خال سیاه او سخن می‌گوید و خود را گدایی در برابر شاه معشوق می‌داند. همچنین، از درد فراق و اشک و آه عجیب خود می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۸۰

روز و شب، از رخ رخشنده ی شاه عجبی
آفتاب عجبی دارم و ماه عجبی

خط چون سبزه اش، از چهره ی چون گل زده سر
از زمین عجبی، رسته گیاه عجبی

دید آن مه گنه بیگنهی از من و، کشت؛
بیگناه عجبی را، بگناه عجبی

چه عجب گرد هم از دست دل و دین؟ که بناز
شوخ چشم عجبی، کرد نگاه عجبی!

دیدم از طرف بناگوشی و، کنج دهنی؛
خط سبز عجبی، خال سیاه عجبی

لقب عاشق و معشوق، گر از من پرسند
من گدای عجبی گویم و شاه عجبی

تنم از اشک گدازد، دلم از آه چو شمع
آذر، اشک عجبی دارم و آه عجبی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.