هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق و درد فراق است. شاعر از پیام یار، نگاه معشوق، و درد عشق سخن می‌گوید و از صبا می‌ترسد که بوی معشوق را به دیگران برساند. همچنین، اشاراتی به می‌نوشی و تسکین دردها دارد و در پایان، نفس صبح و نسیم سحر را پیام‌آور دوست می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشارات به می‌نوشی و دردهای عشق نیاز به درک بالاتری از احساسات و تجربیات زندگی دارد.

شمارهٔ ۱۹۳

فرخنده تر از مرغ بهشت است حمامی
کآرد به من از یار سفر کرده پیامی

ما را به نگاهی بخر از ما، که درین شهر
ارزان تر ازینت نفروشند غلامی

زنهار، به خلوت ندهی راه صبا را
ترسم که رساند ز تو بویی بمشامی

در دام برم رشک بدان صید که صیاد
در خون کشدش تا دهد آرایش دامی

دردی کش میخانه، اگر جان بسپارد؛
غم نیست، که ساقی کندش زنده به جامی

دل میطپدم از نفس صبح همانا
کآورده نسیم سحر، از دوست پیامی

آید به تنم جان و رود هر نفس آذر
ز آمد شد آهو روشی، کبک خرامی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.