هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رنجش بیسبب معشوق و فریبکاری او شکایت میکند. معشوق به جای محبت، با رقیبان همدست شده و شاعر را رنجانده است. شاعر احساس میکند که معشوق از روی مصلحتاندیشی و نه عشق واقعی، با او رفتار میکند و این رفتار را نوعی فریب میداند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عاطفی پیچیده، شکایت از رابطه و اشاره به فریب است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند نیرنگ و رنجش عاطفی نیاز به بلوغ روانی برای درک کامل دارد.
شمارهٔ ۲۰۷
چند روزی شد، که از من بی سبب رنجیده ای
بهر قتلم، با رقیبان مصلحتها دیده ای
خجلتی داری، به سوی من نمی بینی مگر
این که با خود دشمنت فهمیده ام، فهمیده ای؟!
تا نماند از تو امیدی مرا، از غیر هم
چند روزی از برای مصلحت رنجیده ای
از محبت نیست مقصودت، فریب مردم است
اینکه احوال مرا، از دیگران پرسیده ای
غیر آذر، کز سموم دوریت در دوزخ است
هر شهیدی را که می بینیم، آمرزیده ای
بهر قتلم، با رقیبان مصلحتها دیده ای
خجلتی داری، به سوی من نمی بینی مگر
این که با خود دشمنت فهمیده ام، فهمیده ای؟!
تا نماند از تو امیدی مرا، از غیر هم
چند روزی از برای مصلحت رنجیده ای
از محبت نیست مقصودت، فریب مردم است
اینکه احوال مرا، از دیگران پرسیده ای
غیر آذر، کز سموم دوریت در دوزخ است
هر شهیدی را که می بینیم، آمرزیده ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.