هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رنجها و اندوههای عاشقانه خود سخن میگوید. او از بیوفایی معشوق و رنجهایی که تحمل کرده، شکایت دارد. شاعر احساس میکند معشوق بیگناهان را میکشد و سپس برای آنها عزاداری میکند. این متن پر از استعارهها و تصاویر شاعرانه است که درد و رنج عاشق را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، موضوعاتی مانند رنج عشق و بیوفایی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۲۰۶
کاکل عنبرین نهان، زیر کلاه کرده ای
روز هزار کس چو من تار و سیاه کرده ای
گرد رخ ز ماه به، داده به زلف چون زره
تاب و زرشک خون گره، در دل ماه کرده ای
تا ز کنارم از جفا، رفته ای ای پسر مرا
گوش به در نشانده ای، چشم به راه کرده ای
کشتن بی گنه اگر، نیست گنه به مذهبت
در همه عمر جان من، پس چه گناه کرده ای؟!
راز دلم به دوستان، شکوه ی من به دشمنان
گفته و آه گفته ای کرده و آه کرده ای!
حیله ی دلبری است این، کآذر بی گناه را
کشته و خود به تعزیت جامه سیاه کرده ای
روز هزار کس چو من تار و سیاه کرده ای
گرد رخ ز ماه به، داده به زلف چون زره
تاب و زرشک خون گره، در دل ماه کرده ای
تا ز کنارم از جفا، رفته ای ای پسر مرا
گوش به در نشانده ای، چشم به راه کرده ای
کشتن بی گنه اگر، نیست گنه به مذهبت
در همه عمر جان من، پس چه گناه کرده ای؟!
راز دلم به دوستان، شکوه ی من به دشمنان
گفته و آه گفته ای کرده و آه کرده ای!
حیله ی دلبری است این، کآذر بی گناه را
کشته و خود به تعزیت جامه سیاه کرده ای
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.