هوش مصنوعی:
این شعر یک ستایش و بیان عشق و دوستی عمیق نسبت به شخصی خاص است. شاعر از محبوب خود به عنوان صاحب، مصاحب، قبله، قبیله، گوهر و برادر یاد میکند. او آرزو میکند که دشمنان محبوبش دوستتر از دوستانش شوند و شمشیرش برای دوستانش همچون زره باشد. همچنین، شاعر از فراق و درد دوری میگوید و از محبوبش پاسخ میخواهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۲
ای سر خیل صواحب من
ای صاحب وای مصاحب من
هم قبله و هم قبیله ی من
هم گوهر و هم طویله ی من
ای دوسترین برادر من
نی، جان با جان برابر من
طغرای کرم، بنام بادت
صهبای طرب، بجام بادت
خوی ملکیت، بیش ازین باد؛
خنگ فکلیت، زیر زین باد
دشمنت، ز دوست دوستر باد؛
یا تیغ تو را سرش سپر باد
شمشیر تو، درع دوستان باد
این خار، حصار بوستان باد
سالت به نشاط و کامرانی
از صد گذرد، دگر تو دانی
سالی ز هزار سال بیش است
کز تیغ فراق سینه ریش است
بس پیک آید زمن بآن کوی
گر من گویم یکی، تو ده گوی
اما باید جوابی از تو
آباد نشد خرابی از تو
ای صاحب وای مصاحب من
هم قبله و هم قبیله ی من
هم گوهر و هم طویله ی من
ای دوسترین برادر من
نی، جان با جان برابر من
طغرای کرم، بنام بادت
صهبای طرب، بجام بادت
خوی ملکیت، بیش ازین باد؛
خنگ فکلیت، زیر زین باد
دشمنت، ز دوست دوستر باد؛
یا تیغ تو را سرش سپر باد
شمشیر تو، درع دوستان باد
این خار، حصار بوستان باد
سالت به نشاط و کامرانی
از صد گذرد، دگر تو دانی
سالی ز هزار سال بیش است
کز تیغ فراق سینه ریش است
بس پیک آید زمن بآن کوی
گر من گویم یکی، تو ده گوی
اما باید جوابی از تو
آباد نشد خرابی از تو
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.