۱۶۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲

ای سر خیل صواحب من
ای صاحب وای مصاحب من

هم قبله و هم قبیله ی من
هم گوهر و هم طویله ی من

ای دوسترین برادر من
نی، جان با جان برابر من

طغرای کرم، بنام بادت
صهبای طرب، بجام بادت

خوی ملکیت، بیش ازین باد؛
خنگ فکلیت، زیر زین باد

دشمنت، ز دوست دوستر باد؛
یا تیغ تو را سرش سپر باد

شمشیر تو، درع دوستان باد
این خار، حصار بوستان باد

سالت به نشاط و کامرانی
از صد گذرد، دگر تو دانی

سالی ز هزار سال بیش است
کز تیغ فراق سینه ریش است

بس پیک آید زمن بآن کوی
گر من گویم یکی، تو ده گوی

اما باید جوابی از تو
آباد نشد خرابی از تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.