هوش مصنوعی:
متن بالا یک شعر غنایی است که در آن شاعر از یاران میخواهد به یاد حسرتهای زندگی باشند و در مواقع بیماری و ناراحتی به دنبال کمک باشند. همچنین، شاعر به مسائلی مانند غربت، مقایسههای زیباییشناختی و دردهای عاطفی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به غم و حسرت نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۶
بیاد آرید یاران مردن حسرت نصیبی را
اگر بینید بر بالین بیماری طبیبی را
شوید آسوده تا از غم دهمتان جان بآسانی
بیارید ای پرستاران ببالینم طبیبی را
ز قتلم بر سر کویت چو اندیشی چه خواهد شد
بشهر خویش اگر سلطان کند پنهان غریبی را
ندیدم گل گه تا دانم تو زان نیکوتری یا نه
همی بینم چو خرد نالان بکویت عندلیبی را
اگر بینید بر بالین بیماری طبیبی را
شوید آسوده تا از غم دهمتان جان بآسانی
بیارید ای پرستاران ببالینم طبیبی را
ز قتلم بر سر کویت چو اندیشی چه خواهد شد
بشهر خویش اگر سلطان کند پنهان غریبی را
ندیدم گل گه تا دانم تو زان نیکوتری یا نه
همی بینم چو خرد نالان بکویت عندلیبی را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.